خداحافظ دنیا

سر تکان داد و اشک در چشمانش رخنه کرد،
گفت: ای خدا! میشه به همین شکل منو به شهادت برسونی؟ میشه اینطوری با تو عشق بازی کنم؟ می‌شه با سر بده بیام سمت تو؟
از حیرت مانده بودم، از ضربان حرف‌هایی که حاجی می‌گفت و تمام وجودم را تکان داده بود.
درک این مرد سخت بود، نمی‌توانستم عمق عاشقی‌اش را احساس کنم، نمی‌توانستم هم آغوش لحظات دلدادگی‌اش شوم، او تنها بود. او در میدان عشق‌بازی تنها بود و تنها به شهادت رسید!
ساکت شد، دوباره سرش را عقب برد، پلک‌هایش را روی هم گذاشت و گفت: دوست دارم مرا بگیرند و پوستم را غلفتی بکنند تا #ولایت بدونه چه #سربازی دارد، دشمن بدونه که ما از این شکنجه‌ها نمی‌ترسیم و جا نمی‌زنیم.






پ‌ن) همیشه حرف و حدیث در مورد #مدافعان_حرم زیاد بوده
ولی اونی که عمیقا بخواد، میتونه به حقیقیت پی ببره مگه اینکه نفعش تو جهل و غرض ورزی باشه!
القصه #شهید_مدافع_حرم #حاج_محمد_شالیکار یه #شهید_میلیاردر و سرمایه دار هستن که طبیعتا هیچ وعده ی مالی نمیتونه وسوسه کننده باشه براشون اونم در ازای گذشتن از جان!
مگر باور و هدفی فرا زمینی.
شهیدی که به راحتی به همه‌ی دنیا پشت پا میزنه و زرق و برق روزگار سرگرم و دلبسته‌ش نمی‌کنه و هر لحظه از زندگیش رو با اشتیاق تمام و بی‌تابانه در آرزوی شهادت سپری میکنن.
.
پ‌ن۲)چند روزه دارم همش به این فرمایش امام حسین علیه السلام خطاب به محمدبن علی فکر میکنم:
.
«اَمَّا بَعْدُ، فَکَانَّ الدُّنْیا لَمْ تَکُنْ وَکَانَّ الاخِرَه لَمْ تَزَلْ والسّلام
اما بعد، گویی که دنیا هرگز نبوده است و گویی که آخرت پیوسته هست! والسلام.»
.
#گویی_دنیا_هرگز_نبوده_است


#کتاب
#خداحافظ_دنیا
مجموعه خاطرات شهید مدافع حرم #حاج_محمد_شالیکار
نویسنده: #مصیب_معصومیان
#نشر_شهید_کاظمی
دیدگاه ها (۰)

آن سوی مرگ

دهکده خاک بر سر

مهاتما گاندی

پرچمدار کوچک من

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط